.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
افزایش نرخ ارز برای جبران کسری بودجه‏ دولت؟

حسینی‌هاشمی» مدیر عامل سابق بانک سرمایه و صادرات به تشریح چرایی اتفاق‌های اخیر بازار ارز و سکه پرداخت و با بیان پیشنهادهایی برای بهبود این وضعیت خواستار تغییر نرخ‌های سود سپرده‌گذاری شد و البته به سیاست‌های دستوری دولت برای مدیرت بازار ارز، انتقاد کرد. 
برهان نوشت، تصویب و ابلاغ سیاست‌های پولی و بانکی سال 90 در قالب بسته‌ی مصوب شورای پول و اعتبار در روزهای نخست سال جاری موجب گردید که بازار اقتصادی از همان روزها طعم التهاب و افت و خیز را بچشد.

تغییر نرخ سود سپرده‌های بانکی در بسته‌ی پولی و بانکی امسال موجب گردید تا این تنش بین فعالان اقتصادی به‌وجود آید که این سیاست موجب کاهش سپرده‌گذاری در بانک‌ها و افزایش حجم نقدینگی در بازار خواهد شد.

البته همین امر نیز محقق شد و با اجرایی شدن سیاست‌های امسال حجم عظیمی از نقدینگی یک‌باره به سمت بازار سکه و ارز ولی در مقاطع خاص هدایت شد و نابه‌سامانی‌هایی را در این بخش‌ها به همراه آورد به نحوی که اختلاف قیمت‌های رسمی و آزاد ارز و سکه در بازار به شدت افزایش یافت و در خصوص بازار سکه به جایی رسید که بانک مرکزی بعد از چند هفته بالاخره توانست تقاضای بازار سکه را کاهش دهد.

این تلاش بانک مرکزی در حقیقت زمانی جواب داد که اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده‌ی سکه نیز در بانک مرکزی آغاز شد و قیمت سکه‌های بانکی یک‌باره افزایش 20 هزار تومانی را تجربه کردند و با این امر هم طبق اعتراف رییس کل بانک مرکزی دیگر خریداری برای سکه‌ی بانکی پیدا نشد اما نقدینگی سرگردان در این بازار مهار نشد و در هفته‌های اخیر بار دیگر بازار ارز را هدف گرفت به نحوی که نرخ دلار در صرافی‌های مرکز شهر به شدت در حال اوج‌گیری نسبت به ارز رسمی بانک مرکزی بود و همین امر سبب شد تا در گام اول عرضه‌ ارز از سوی بانک مرکزی افزایش یابد ولی زمانی که این سیاست جواب نداد بانک مرکزی تصمیم به افزایش نرخ ارز رسمی گرفت تا شاید با این کار اختلاف این دو نرخ را کاسته و به هدف تک‌نرخی شدن ارز در بازار ایران نزدیک شود اما افزایش قیمت ارز رسمی نیز نتوانست مانع از دو نرخی بودن ارز در بازار شود به نحوی که هم‌زمان با اجرای این سیاست قیمت دلار در بازار آزاد به شدت افزایش یافت و به 1250 تومان هم رسید؛ «محمود بهمنی» رییس کل بانک مرکزی زمانی که احساس کرد سیاست افزایش نرخ ارز جواب نداد عزم خود را جزم کرد و به دفعات در پخش‌های زنده‌ی خبری اعلام کرد که بانک مرکزی این وضعیت را سامان‌دهی کرده و نرخ ارز را به شدت کاهش خواهد داد.

البته صحبت‌های رییس کل بانک مرکزی تأثیر خود را در بازار گذاشت اما نه به آن میزان که بهمنی انتظار داشت چرا که وی در این خصوص گفته بود انتظار داشتم که حداقل در این دو روز قیمت ارز 100 تومان کاهش پیدا می‌کرد اما 40 تومان بیش‌تر کاهش پیدا نکرده است. ولی رییس کل بانک مرکزی از موضع خود کوتاه نیامد و با جدیّت اعلام کرد که روند کاهش نرخ ارز تا از بین رفتن قیمت‌های کاذب در بازار ادامه خواهد داشت. از همین رو گروه اقتصادی برهان تصمیم گرفت در خصوص چرایی وضعیت بازار ارز و سکه و هم‌چنین تأثیر برنامه‌های بانک‌مرکزی در این دو بازار مهم اقتصادی، نظرات «سید بهاءالدین حسینی‌هاشمی» یکی از فعالان با سابقه‌ی بانکی را جویا شود.

مشروح مصاحبه‌ی برهان با «حسینی‌هاشمی» را در زیر می‌خوانید؛

آقای دکتر در ماه‌های اخیر و در حقیقت از ابتدای سال جاری بازار ارز و سکه به عنوان دو بازار حساس در نظام اقتصادی روزهای ملتهب و پر چالشی را سپری کردند و وضعیت به جایی رسید که قیمت‌های رسمی و آزاد در این دو بازار به شدت اختلاف پیدا کرد این وضع در روزهای اخیر در بازار ارز به راحتی مشهود بود؛ به اعتقاد شما ریشه‌ی این اتفاق‌ها و تغییرهای قیمتی در چیست؟

قیمت‌ها منبعث از برخی مؤلفه‌های اقتصادی هستند و به همین دلیل به خودی خود نمی‌توان روی قیمت ارز صحبت کرد بلکه باید دید چه عواملی باعث این وضعیت شده است. بازار ارز، طلا، خودرو و سهام از قدیم جزو بازارهای فعال کشور ما به حساب می‌آیند. این بازارها در حقیقت بازارهایی هستند که اگر رضایت مردم در بانک‌ها جلب نشود به سراغ آن‌ها می‌روند و البته افراد سودجو، دلال و واسطه‌گر در بازار برای کسب سود کاذب مردم را به این بازارها هدایت می‌کنند.

لطفاً درباره‌ی بازار ارز بیش‌تر توضیح دهید، هم‌اکنون سیاست ارزی کشور چیست؟

نرخ ارز در کشور ما، نرخ ارز شناور مدیریت شده است به این معنا که دخالت دولت بسیار کم است و این نرخ تابع عرضه و تقاضا می‌باشد و قیمت آن بیش‌تر این‌گونه تعیین می‌شود ولی اگر عواملی موقتی بخواهد بازار را تحت تأثیر قرار دهد، دولت می‌تواند آن را مدیریت کند. به عنوان مثال، به طور طبیعی تقاضای ارز در پایان سال به خاطر افزایش سفرهای خارجی زیاد می‌شود هم‌چنین در برخی مقاطع به دلیل برگزاری ایام حج و تعطیلات تابستانی نیاز ارزی افزایش می‌یابد در این زمان نیز دولت در بازار دخالت کرده و با افزایش عرضه اجازه نمی‌دهد، قیمت‌ها افزایش یابند.

نرخ ارز در بازار اقتصادی ایران توسط چه متغییرهایی دچار نوسان می‌شود. آیا دولت تغییرات را بر این بازار اعمال می‌کند یا خیر این صرافان و واسطه‌ها هستند که با بازی با ارقام نرخ‌های بازار را تغییر می‌دهند؟

بازار ارز ایران تنها یک بازیگر دارد و آن هم دولت است بنابراین اگر دولت بخواهد با هر هدفی به روش دستوری و آیین‌نامه‌ای ارز را مدیریت کند، اختلالات و نوسانات جمع می‌شود و یک‌باره بروز می‌کند. در هیچ کشور و در هیچ شرایطی نباید ظرف یک روز 12 درصد ارز آن کشور کاهش ارزش پیدا کند و در حقیقت با کاهش ارزش پول ملی، تورم کشور 12 درصد افزایش یابد. به عبارتی نوساناتی که از ابتدای سال نمایان شد حاصل از سیاست‌های دستوری مدیریت ارزی بوده است.

دلیل افزایش تقاضا برای ارز در بازار چیست؟

در خصوص بازار ارز مشکلاتی وجود دارد که دولت در جریان کامل آن قرار دارد که از جمله‌ی این مشکلات نبود ارتباط بانک‌های دنیا با بانک‌های ایرانی است هم‌چنین اعتبارات اسنادی و ورادات کالا از روش معمول در درون بانک‌ها انجام نمی‌شود و به عبارتی ورود کالا بدون انتقال ارز افزایش یافته است به همین دلیل تقاضا برای افزایش ارز به صورت فیزیکی زیاد شده است. در این شرایط بانک مرکزی باید برنامه‌ای را در نظر بگیرد که به‌وسیله‌ی صرافی‌ها به این تقاضاها پاسخ دهد، از آن‌جایی که برخی از مشکلات در بازار ارز در حوزه‌ی حواله است تقاضا برای برگ اسکناس ارز به صورت فیزیکی افزایش می‌یابد چراکه امکان مبادله‌ی ارز از راه بانکی وجود ندارد. به همین دلیل دولت باید برگه‌ی اسکناس ارزی زیادی را تأمین کند.

از سوی دیگر به دلیل مشکلات بانک‌های ایرانی با بانک‌های خارجی امکان انجام حواله‌های ارزی وجود ندارد و این موارد مشکلات ارزی بازار را تشدید می‌کند بنابراین وقتی دولت می‌بیند از راه سیستم بانکی، ارز بازرگانی مبادله نمی‌شود و این امر در صرافی‌ها صورت می‌گیرد باید صرافی‌ها را تقویت کند اما دولت به جای این کار با محدود و طبقه‌بندی کردن صرافی‌ها برخی از آن‌ها را ضمن محرومیت از خدمات ارزی در خصوص ارز مسافرتی نیز محدود می‌کند.

زمانی که سالانه 10 الی 15 درصد تورم در جامعه برآورد می‌شود در حقیقت ارزش پول ملی کاسته شده و در این حالت باید ارزش برابری پول ملی را با پول‌های دیگر تقویت کرد چراکه نرخ ارز به معنای قدرت برابری خرید است.

دولت و بانک مرکزی باید به قدرت برابری خرید ارز ما با سایر ارزها توجه و قیمت‌ها را برهمین اساس تعدیل کند و در برخی مواقع که تقاضا زیاد و یا برعکس است بازار را با افزایش یا کاهش عرضه کنترل کند. البته به دلیل وجود تورم این نرخ به ملایم ثابت نمی‌رسد بلکه به ملایمی جهشی خواهد رسید در این شرایط هم صادرکننده منتفع شده و هم واردکننده می‌تواند برنامه‌ریزی نماید که با چه قیمتی کالا را تولید کند و بفروشد.

آقای دکتر بانک مرکزی طی اقدامی یک‌باره و ضربتی در 10 روز گذشته نرخ ارز رسمی را با هدف کاهش اختلاف ارز رسمی و آزاد افزایش داد و البته در ساعتی کوتاه توانست به این هدف خود برسد اما بعد از گذشت چند ساعت از اجرای این سیاست نرخ ارز در بازار آزاد بازهم گوی سبقت را از نرخ ارز رسمی ربود و همین امر موجب افزایش اختلاف قیمت این دو ارز در بازار شد و عملاً ‌سیاست بانک مرکزی برای کنترل بازار جواب نداد؛ این سیاست در حالی انجام شد که پیش از این و در دوره‌ی تصدی مرحوم نوربخش بر ریاست بانک مرکزی اجرا و اثرات نامطلوبی از آن نمایان شد چرا بانک مرکزی با وجود اجرای ناموفق این سیاست یک‌بار دیگر نرخ رسمی ارز را افزایش داد؟

زمان آقای نوربخش یکسان‌سازی نرخ ارز انجام شد و هم‌چنین موردی نبود. در آن مقطع 13 نرخ ارز در بازار از جمله دانش‌جویی، دارویی، بازرگانی، پزشکی، کالاهای بادوام، کالاهای اساسی و سایر موارد وجود داشت و رییس کل وقت بانک مرکزی (آقای نوربخش) در سال 80 یکسان‌سازی نرخ ارز را اجرا کرد و تمام این نرخ‌ها یکسان شدند. ولی هم‌اکنون وقتی بانک مرکزی مشاهده کرد که نرخ ارز بالاست و نرخ رسمی به نرخ آزاد نمی‌رسد با افزایش نرخ رسمی از بازار دنباله‌روی کرد. زمانی که بانک مرکزی بخواهد نرخ ارز را تعدیل کند به معنای این نیست که ارز مرجع را افزایش دهد چراکه این راحت‌ترین کار است.

زمانی که امکان کاهش نرخ ارز آزاد در بازار وجود نداشت بانک مرکزی نرخ رسمی ارز را افزایش داد. ارز در بازار 1200 تومان شده بود و بانک مرکزی فکر کرد که اگر بخواهد ارز را ارزان بفروشد به خزانه و دولت ضرر زده است و به جای این‌که سیاستی به کار گیرد تا نرخ ارز آزاد را کاهش دهد یک باره نرخ رسمی خود را بالا برد و این اختلال در بازار ایجاد شد. ممکن است دولت از افزایش نرخ رسمی ارز منتفع شده و از فروش ارز منافع بیش‌تری به دست بیاورد ولی بسیاری از سرمایه‌گذارهای بخش خصوصی از اجرای این سیاست ورشکسته می‌شوند در این شرایط دولت باید هزینه کند تا این شرکت‌ها را سر پا نگه دارد.

شما به عنوان یک اقتصاددان و البته یکی از مدیران باسابقه‌ی سیستم بانکی، چه سیاستی را برای کنترل نرخ ارز در این شرایط پیشنهاد می‌کنید؟

بنده نمی‌دانم با چه سیاست و به چه علتی بانک مرکزی این روش را انتخاب کرد ولی بهتر بود بانک مرکزی نرخ بازار را تعدیل کند نه این‌که نرخ دولتی را افزایش دهد.

اما برخلاف شما برخی از مدیران بانکی و فعالان اقتصادی معتقدند که بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز یا باید عرضه‌ی بازار را افزایش دهد یا قیمت رسمی خود را نزدیک بازار تعیین کند البته بانک مرکزی با افزایش لفظی عرضه تغییری در بازار اعمال نکرد و به نظر می‌رسد در تلاش بود به هدف خود با افزایش نرخ رسمی نزدیک شود که وضعیت بازار این فرضیه را رد می‌کند.

بنده هم معتقد هستم نرخ ارز باید براساس قدرت برابری خرید تغییر کند یعنی باید به تدریج نوسانات در بازار اعمال شود و همه بدانند این نرخ به کجا می‌رود تا بتوان برنامه‌ریزی اقتصادی کرد اما اگر چند سال نرخ ارز ثابت نگه داشته شود و مجلس هم این مورد را تصویب کند ولی یک ‌روزه فرضاً 10 درصد این نرخ کاهش داده شود به جای اصلاح نرخ ارز در بازار اختلال ایجاد می‌شود. اگر تدریجی و برحسب قدرت برابری خرید و شاخص‌های واقعی اقتصاد این نرخ افزایش پیدا کند تمام بخش‌ها آگاهانه با این نرخ همراهی می‌کنند؛ اتفاقاً به این روش، روش مدیریت شده می‌گویند.

در روزهای اخیر که نرخ ارز رسمی افزایش یافت و این اتفاقات موجب افزایش ارز آزاد در بازار شد بسیاری از کارشناسان در نقدهایی مطرح کردند که دولت با هدف تأمین کسری بودجه و منابع هدفمندی یارانه‌ها به طور عمدی این سیاست را اجرا کرد؛ البته آقای بهمنی نیز در گفت‌وگوی ویژه‌ی خبری هفته‌ی گذشته این شایعات را رد نکردند و گفتند ما به دنبال گندم هستیم به تبع آن کاه هم حاصل می‌شود. آیا به واقع این سیاست می‌تواند منطق اقتصادی داشته باشد؟

فکر نمی‌کنم دولت به این نیت این سیاست را اجرا کرده باشد ولی کسب درآمد هم جزو عواید و منافعش است. وقتی که دولت بتواند ارز را به جای 1050 تومان با قیمت 1200 الی 1250 تومان بفروشد برای هر دلار حدود 150 تومان نصیبش می‌شود و از آن‌جایی که به طور متوسط دولت در ماه می‌تواند 5 الی 6 هزار میلیارد دلار ارز بفروشد با این حساب با درآمد یاد شده می‌تواند درآمد خوبی کسب کند و علاوه بر تأمین کسری بودجه‌ها می‌تواند بسیاری از بخش‌ها را تأمین مالی کند اما این سیاست به بهای رکود و اختلال در بازار سرمایه تمام می‌شود در حالی که هدف دولت آرامش به بازار کسب‌وکار است؛ اگر بخواهد مطالبات معوق افزایش یابد و عده‌ای ضرر و زیان کنند و قدرت بازدهی این منابع را نداشته باشند و هم‌چنین عده‌ای که بدهی ارزی دارند متضرر شوند در مجموع بر روی تولید ناخالص داخلی کشور تأثیر مثبتی ندارد.

آقای دکتر اتفاقاتی که ناشی از تغییرات بسته‌ی سیاستی 90 در اقتصاد طی ماه‌های گذشته نمایان شد در ابتدا در بازار سرمایه و سپس سکه و هم‌اکنون نیز در بازار ارز خود را نشان داد با ورود بانک مرکزی به بازار ارز بار دیگر تقاضا برای خرید سکه در بانک ملی افزایش یافت البته این‌ها هم در حالی اتفاق افتاده که بانک مرکزی در هفته‌های اخیر پیشنهاد تغییر در بسته‌ی پولی و بانکی را به شورای پول و اعتبار برد ولی رأی نیاورد؛ در یک نگاه کلی چه سیاست‌های پولی و بانکی در این نوسانات مؤثر خواهد بود؟

بیش‌ترین علت این نابه‌سامانی‌ها در سیاست‌های پولی و بانکی نهفته است. اگر این سیاست‌ها متناسب با شرایط اقتصادی و واقع‌گرایانه تعیین شود و آرمانی و دستوری نباشد می‌تواند نوسانات بازار ارز و سکه را کنترل کند. از سوی دیگر تغییراتی در دنیا از جمله کاهش ارزش دلار و تغییرات قیمت یورو و انرژی نیز در اتفاقات بازار ارز بی‌تأثیر نیست. ولی نباید از این نکته غافل شد که ما سیاست پولی متناسب با شرایط اقتصادی کشور و هم‌چنین شرایط اقتصادی دنیا نداریم. هم‌اکنون سیاست‌های دستوری برای تعیین نرخ سود که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شاخص کنترل اقتصاد است با واقعیت فاصله‌ی زیادی دارد و مورد اعتراض مدیران بانک‌ها و سپرده‌ها گذاران است از همین رو سیاست‌های خودتجارتی بین مردم به وجود می‌آید و دلالی، واسطه‌گری، بورس بازی و سفته بازی افزایش می‌یاد.

اگر بانک مرکزی عزم خود را جزم کند تا سیاست‌های پولی و بانکی را تغییر دهد وضعیت بازار بهبود می‌یابد؟

به طور حتم اگر این اتفاق بیفتد بازار اقتصادی بهتر می‌شود. وقتی آب در یک مسیر می‌رود می‌توان با بیل جلوی آن را گرفت تا منحرف نشود اما اگر منحرف شود با پیل هم نمی‌توان جلوی آن را گرفت. بنابراین وقتی این اتفاقات بیفتد مهارش سخت می‌شود اما به اعتقاد بنده اگر برگردیم به اصول و استانداردهای صحیح و اتخاذ سیاست‌های پولی و بانکی متناسب با شرایط اقتصادی با نگرش توسعه‌ای و هم‌چنین توجه به خصوصی سازی ‌واقعی که پیش‌شرط آن دخالت کم‌تر دولت در بانک‌هاست افزایش یابد اقتصاد رونق خواهد یافت. هم‌چنین بانک‌ها سپرده‌های پراکنده را پشت سد پس‌انداز قرار داده و از بحران‌ها و نوسانات شدید بازار ارز و سکه جلوگیری می‌کنند.

در هفته‌ی گذشته رییس کل بانک مرکزی از برنامه‌ی این بانک برای تغییر در نرخ‌های سود سپرده‌های بانکی به منظور بازگشت آرامش به بازار ارز و سکه خبر داد. این برنامه در چه شرایطی می‌تواند محقق شود زمانی که شورای پول و اعتبار تأکید کرده که هیچ تغییری در بسته‌ی پولی و بانکی 90 انجام نخواهد شد؟

این مورد را نمی‌دانم اما راحت‌ترین ویژگی برای سود بانکی این است که سپرده‌گذار احساس کند از گذاشتن پول خود در بانک یا مؤسسه‌ی مالی و اعتباری ضرر نمی‌کند به این معنی که نرخ سود سپرده‌ها حداقل یک یا دو درصد از متوسط نرخ تورم بالاتر باشد؛ اگر این منفعت برای سپرده‌گذار ایجاد شود تقریباً 80 درصد بحران‌های پولی و بانکی کشور حل خواهد شد.

برگردیم به همان بازار ارز و وضعیت فعلی آن، اگر رییس کل بانک مرکزی به دفعات در طول یک هفته اعلام کند که نرخ ارز را کنترل می‌کنیم یا کاهش می‌دهیم و امثال این جملات، بازار به خودی خود کنترل شده و قیمت‌ها هم ثابت می‌ماند؟

اگر پشت این صحبت‌ها عمل نباشد بین مردم و فعالان اقتصادی بی‌اعتمادی ایجاد می‌شود اما از آن‌جایی که دولت به میزان کافی ارز در اختیار دارد و سالیانه حدود 100 میلیارد دلار درآمد ارزی به دست می‌آورد به راحتی می‌تواند نیازهای بازار را پاسخ دهد.

دولت نباید به منافع خود فکر کند البته بنده موافق ارزان فروشی ارز نیستم تا عده‌ای از خرید و فروش ارز منفعت کرده و بزرگ‌نمایی در واردات و کوچک‌نمایی در صادرات به وجود آید ولی دولت می‌تواند در کوتاه مدت با تأمین نیازهای ارزی، قیمت را تعدیل کند. براساس قدرت برابری ارزی برای یک بار هم که شده قیمت ارز را درست تعیین کرده و بر اساس اصول بازار مدیریت کند.

فرمول بازار به معنای تعیین نرخ براساس قدرت عرضه و تقاضا و قدرت خرید پول است. اگر هم‌اکنون به تاجری دلار مجانی هم بدهی وی دلار را با قیمتی می‌فروشد که بازار می‌خرد نه این‌که به قیمت کم‌تر بفروشد و برعکس.

اگر نرخ ارز با روش بازار تعیین شود می‌توان ثبات را در بازار ارز مشاهده کرد و دیگر هر چند وقت یک‌بار رشد حبابی در قیمت‌های این بازار نداشته باشیم؟

آرامش بازار بستگی به قوی شدن اقتصاد دارد. تقویت پول ملی بستگی به مثبت بودن تراز و پرداخت خارجی، عدم کسری بودجه، کوچک‌سازی دولت و کاهش هزینه‌های این بخش، صرف پس‌اندازهای بانک‌ها برای سرمایه‌گذاری و حفظ اشتغال موجود، رقابتی شدن بازار و واقعی شدن قیمت‌ها دارد. تنها نرخ ارز نیست که بازار را به آرامش برمی‌گرداند.

به دنبال افزایش التهاب در بازار سکه از هفته‌های اخیر مالیات برارزش افزوده‌ی سکه اعمال شد و همین امر موجب صفر شدن تقاضای خرید سکه‌ی بانک مرکزی شد اما رییس کل بانک مرکزی به تازگی اعلام کرد که این قانون قرار است حذف شود. آیا این امکان وجود دارد که بانک مرکزی قانون را اجرا نکند؟

شاید بانک مرکزی می‌خواهد از همان پولی که از سکه می‌گیرد مالیات ارزش افزوده را نیز پرداخت کند. به هر حال زمانی که 4 درصد مالیات بر ارزش افزوده اعمال شد نرخ‌های سکه‌ی بانک مرکزی در مقطعی گران‌تر از بازار و هم‌اکنون نیز ارزان‌تر از بازار شده است بنابراین اگر ببینند این مالیات تأثیری ندارد، آن را برمی‌دارند.

اصلاً باید دید چرا مردم سکه می‌خرند؟ آیا سکه فعالیت اقتصادی محسوب می‌شود؟ به هیچ وجه این حالت نیست بلکه می‌خواهند از این دلالی سود ببرند بنابراین دولت باید فکری برای تقویت سپرده گذاری در بانک‌ها نماید تا مانع از فعالیت‌های دلالی شود. /1290


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.113 seconds.